کد محصول: 344

تعداد صفحه: 15 صفحه

نوع فایل: PDF,Word

قیمت: 31000 تومان

مبانی فلسفی اگزیستانسیالیسم «Existentialism »

اصطلاح « اگزیستانسیالیسم یا وجود»  هستی ناآگاه و درونی انسان را به معنی شکل متمایزی از وجود بالفعل اشیاء و عالم تلقی می کند. به این معنی اگزیستانسیالیسم به آن صورت که وجودی های غربی معتقدند در لحظه های بحرانی نظیر لحظه ی مرگ تجلی می کند، نمایان می شود.

داستایوفسکی می گوید:

 «اگر خدا- واجب الوجود- نباشد ، هر کاری ممکن است.»

این سنگ بنای اول اگزیستانسیالیسم است. در واقع اگر واجب الوجود نباشد هر کاری مجاز است. پس انسان وانهاده شده است. زیرا بشر، نه در خود و نه در بیرون از خود، امکان اتکا نمی یابد . باید گفت که بشر، از همان گام اول، برای کارهای خود عذری نمی یابد، وسیله ای نمی یابد تا مسولیت وجود خود را بر آن بار کند .

ارائه تعریفی جامع از اگزیستانسیالیسم عملاً محال است. ولی می توان به یک مضمون که اگزیستانسیالیسم را از صور سنتی تر فلسفه متمایز می کند، اشاره کنیم. و اینکه تاکید اصلی فلسفه ی وجود بر انسان است. این به این معنا نیست که این فلسفه لزوماً انسان مدارانه است، بلکه فقط به این معناست که وقوف دارد بر این که آدمی کلید فهم عالم است و نخستین پرسشی که فلسفه باید به آن بپردازد این است که آدمی چیست؟

سارتر می گوید:

سارتر معتقد بود که وجود گرایی انسان گرایی است. مقصودش این بود که فلاسفه اگزیستانسیالیست انسانیت را مبدأ کار خود قرار می دهند.

دلمشغولی و توجه کلی وجود گرایی ارائه شرح و روایتی است از این که وجود داشتن در مقام انسان در جهان چگونه است و به چه می ماند؟ هر چند اجماع و اتفاق رأی کاملی در این باره وجود ندارد که این شرح و روایت باید چه محتوایی داشته باشد: هم بی خدایی سارتر و هم تفکر دینی مارسل و بوبر در اندیشه وجود گرایی جای داده شده اند.

توجه: فایل های PDF فقط قسمتی از فایل مقالات هستند.

درگاه هوشمند کلیه کارت های بانکی عضو شتاب را پشتیبانی می کند

توجه: لطفا پست الکترونیک و شماره همراه خود را برای تکمیل سفارش وارد نمایید:

از این شماره همراه فقط برای خرید استفاده خواهد شد و هیچگونه استفاده ای دیگر نخواهد شد