کد محصول: 1424
تعداد صفحه: 29 صفحه
نوع فایل: PDF,Word
قیمت: 35000 تومان
فلسفه حقوق از دیدگاه اسلام
چکیده
فلسفه حقوق به بحث از معنا و مبناى الزامآور بودن قواعد حقوقى و تمایز قواعد حقوقى، اخلاقى و مذهبى مىپردازد . فلسفه حقوق به نظریه هاى کلى درباره حقوق، قطع نظر از نظام یا شعبه خاص توجه دارد . در زبان فارسى این مباحث در ذیل عناوینى چون کلیات حقوق و نظریه کلى حقوق هم بحث مىشود .
در این مقاله، ابتدا ضمن تعریف واژههاى مربوط، به سابقه تاریخى فلسفه حقوق اشاره شده، و جهات نیاز به تدوین فلسفه حقوق مطرح مىشود و با تعیین موضوع فلسفه حقوق، مکاتب حقوقى معرفى و مبناى حقوق از دیدگاه مکتبهاى تحققى و آرمانى و حقوق فطرى و اسلام بیان مىشود، آنگاه انتقادات وارد بر مکاتب حقوق طبیعى و پوزیتویستى به اختصار شرح داده مىشود .
در ادامه، مبحث مهم هدف حقوق در نظریه فردگرایان و اجتماع گرایان را طرح و به اختصار بررسى مىشود .
کلید واژه: حقوق، فلسفه حقوق، مکاتب حقوقى، قواعد حقوقى
۱. معناى فلسفه حقوق
الف) معناى فلسفه
فلسفه به معناى عشق به معروف است، از اندیشیدن درباره امور مایه مىگیرد و تلاشى است عقلى براى رسیدن به حقیقت و پى بردن به مبانى رویدادها.
واژه فلسفه که در زبانهاى شرقى با این تلفظ به کار مىرود، در اصل واژهاى استیونانى و متشکل از دو بخش philos ، یعنى عشق و سوفیا sophia ، یعنى خرد و فرزانگى . فیلوسفیا به معناى عشق به خرد و فرزانگى و دنبالهروى از آن است .
خاستگاه فلسفه غرب (یونان) کناره آسیاى صغیر در قسمتباخترى بود که ایونى یا ایونیه، (lonia) نام داشت و از مستعمرههاى یونان به شمار مىآمد . ایونیان نخستین فیلسوفان یونانى بودند .
هومر، شاعر حماسهسرا و نامدار از ایونیه بود، این نشان مىدهد که نخستین آغازگران فلسفه منظم و بزرگترین شاعر یونان هر دو به ایونیه وابستگى داشتهاند.
اگر چه فلسفه در مشرق زمین تاریخى بس کهنتر دارد، فلسفه غرب از سده ششم پیش از میلاد پدیدار شده است . این که فلسفه یونان از هند، چین، مصر و ایران باستان گرفته شده یا نه، موضوع جستار و پژوهش کارشناسان این رشته قرار گرفته است .
فیلسوفان نخستین سراسر آگاهى و شناخت را به عنوان حوزه کار خود در اختیار داشتند.
در روزگار افلاطون (۴۲۴- ۳۴۷ پ . م) و ارسطو (۳۸۴- ۳۲۲ پ . م) فیلسوفان نه تنها به منطق، ریاضیات، علم طبیعى، پزشکى، جهانشناسى، روانشناسى، اخلاق و روانشناسى و نظریه سیاسى مىپرداختند، بلکه به نقد ادبى، هنر و بر روى هم زیباشناسى نیز دست مىیازیدند .